در اقتصاد عصر حاضر كه مبتني بر دانش و سرمايههاي دانشي است، موفق ترين بنگاهها، آنهايي هستند که از دارائيهاي ناملموس دانشي خود به نحو كارآمدتري استفاده ميکنند. در اين بين، واژه بنگاهها و موسسات دانش بنيان براي توصيف بنگاههايي به کار ميرود که از داراييهاي دانشي خود به عنوان منبع اصلي مزيت رقابتي خود استفاده ميکنند. در يک بنگاه دانش بنيان، سود، نتيجه تجاريسازي ايدهها و نوآوريهاي جديد است که حاصل تعامل ميان داراييهاي فيزيكي و سرمايههاي دانشي است كه شامل سرمايههاي انساني، ساختاري و رابطهاي ميگردد. لذا مديران بنگاههاي دانش بنيان به خوبي واقفند كه داراييهاي دانشي بنگاه روز به روز نقش مهمتري را در بقاي كسب وكار ايفا ميكنند. اما با وجود درك اهميت بسيار زياد داراييهاي نامشهود دانشي و نقش مهم آنها در مزيت رقابتي اين بنگاهها، مديران معمولا" ارزش سرمايههاي دانشي خود را نميدانند يا قادر به اندازهگيري و مديريت آنها نيستند. چرا كه سرمايههاي دانشي در ترازنامه شركت و يا گزارشات ساليانه نشان داده نميشوند و لذا ارزيابي و مديريت آنها بسيار سخت و دشوار مينمايد. اما علاوه بر اهميت مديريت اين سرمايههاي دانشي از بعد داخلي، اين موضوع از بعد خارجي نيز داراي اهميت بسياري است. در واقع چالش عمده پيش روي بنگاهها و موسسات دانش بنيان به ويژه بنگاه هاي نوپا، در سالهاي اخير، مربوط به جذب و تأمين منابع مالي بوده و ميبايست بطور روز افزوني براي جذب و تامين منابع مالي مورد نياز رقابت نمايند. در واقع از آنجايي كه غالب نتايج و دستاوردهاي موسسات دانش بنيان، از جنس نوآوري و نتايج نامشهود دانشي ميباشد، لذا نياز اين موسسات در راستاي برقراري ارتباط موثر با سهامداران و سرمايهگذاران خود و آگاه نمودن آنها از نتايج و دستاوردهاي خود، باعث پر رنگتر شدن نياز به مديريت و گزارش دهي خارجي سرمايههاي دانشي شده است. به همين منظور، طراحي و بكارگيري رويكردي مناسب براي گزارش دهي سرمايههاي دانشي از اهميت بسزايي برخوردار است. لذا هدف اصلي اين مقاله، ارايه چارچوبي كاربردي جهت گزارش دهي سرمايههاي دانشي در موسسات و بنگاههاي دانش بنيان با استفاده از مدل ARC ميباشد.